گاهی آدم خیلی خیلی آهستهتر از آن چیزی که در توانش هست حرکت میکند تا یکی بهش «برسد». گاهی حتی میایستد؛ منتها نکته اینجاست که کسی به آدم کندرو و ایستاده «نمیرسد»؛ همه ازش میگذرند. باز تند هم که بروی، کسی بخواهد هم نمیتواند برسد. این میشود که آدم تصمیم میگیرد این او باشد که به یکی «میرسد»؛ به چشم به هم زدنی همه قرقی میشوند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر