۱۳۹۱ آذر ۹, پنجشنبه

پشه به حرکت زنده ست؛

پشه آرام آرام حرکتش را تند کرد. صدایش هم آرام آرام بلند می‌شد. صدایی که خود از شنیدنش عاجز بود. دومتر که رفت بالا، ایستاد و به پایین نگاه کرد. سه متر به سمت جنوب حرکت کرد و به دیوار رسید. چند لحظه نشست و به سقف خیره شد. خودش را از جا کند و با پروازی نمایشی خودش را رساند به میز وسط اتاق، ولی روی آن فرود نیامد. مسیرش را در ارتفاع پایین ادامه داد تا از آن سمت میز باز اوج بگیرد. اوج گرفت، در نزدیکی سقف اتاق را دور زد. رسید به پنجره در ضلع غربی اتاق. یک لحظه تصویر خودش و تصویر پشت پنجره توی شیشه قاطی شد و او به خودش خیره شد. پوزخندی زد و گفت:‌ ولمون کن بابا. و دو متر به سمت شرق حرکت کرد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر