وقتی میخواهی بروی،
نگو میخواهم بروم؛
حتی فکرش را هم نکن.
وقتی میخواهی بروی،
نرو خب؛
چه کاریه؟
لکن اگر دیدی جدی هستی
و واقعاً میخواهی بروی
یادت باشد در را پشت سرت ببندی
به آرامی؛
هوا دارد خیلی سرد میشود
هنوز البته خیلی سرد نشده
ولی عادت میکنی به باز گذاشتن در
در سیاه زمستان
[نمیدانم چرا میگویند سیاه زمستان
مگر سپید نیست؟
از سرما سیاه میشوند یعنی؟
حالا هرچی]
بله
در سیاه زمستان
سوز میآید
و من به گا میروم
و به آرامی؛
آرامش خیلی مهم است
باور کن.
نگو میخواهم بروم؛
حتی فکرش را هم نکن.
وقتی میخواهی بروی،
نرو خب؛
چه کاریه؟
لکن اگر دیدی جدی هستی
و واقعاً میخواهی بروی
یادت باشد در را پشت سرت ببندی
به آرامی؛
هوا دارد خیلی سرد میشود
هنوز البته خیلی سرد نشده
ولی عادت میکنی به باز گذاشتن در
در سیاه زمستان
[نمیدانم چرا میگویند سیاه زمستان
مگر سپید نیست؟
از سرما سیاه میشوند یعنی؟
حالا هرچی]
بله
در سیاه زمستان
سوز میآید
و من به گا میروم
و به آرامی؛
آرامش خیلی مهم است
باور کن.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر