۱۳۹۲ خرداد ۱۷, جمعه

گاهی آدم 312

گاهی آدم پیش خودش فکر می‌کند کاش می‌شد همیشه جمجمه‌اش خالی باشد تا بتواند برود یک گوشه‌ی آن برای همیشه به خوبی و خوشی زندگی کند. به خودش می‌گوید: «تو چی می‌گی؟» خودش می‌گوید: «فکر خوبیه، جای خوبی هم هست، ولی به اینش فکر کردی که اونوقت چطور میخوای آشغالا رو ببری بذاری دم در؟» آدم می‌گوید: «هوممم...» و خودش را برمی‌دارد تا با آشغال‌ها ببرد بگذارد دم در.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر