غَمیاده میکشم
از بس بی «خوابی با تو»
ای نفس، آهستهتر
خب، باده میکشم
از بس بیداری بی تو
ای نفس، آهستهتر
فرّ«یاد» تو غمباد شد در گلو
ای نفس، آهستهتر
مگر با تو نیستم؟
نمیبینی دارم حرف میزنم؟
ای نفس، آهستهتر
آرامتر بیا، آرامتر برو
اصلاً نرو بمان!
مُمِدِ حیاتی خودش کم نیست ها!
ای نفس! ... استغفرا...!
از بس بی «خوابی با تو»
ای نفس، آهستهتر
خب، باده میکشم
از بس بیداری بی تو
ای نفس، آهستهتر
فرّ«یاد» تو غمباد شد در گلو
ای نفس، آهستهتر
مگر با تو نیستم؟
نمیبینی دارم حرف میزنم؟
ای نفس، آهستهتر
آرامتر بیا، آرامتر برو
اصلاً نرو بمان!
مُمِدِ حیاتی خودش کم نیست ها!
ای نفس! ... استغفرا...!
خیلی خوب بود ولی نمیدونم چرا احساس میکنم چند منظوره بود !که من معنی دیگه اونو درک نکردم!
پاسخحذفاین نظر توسط نویسنده حذف شده است.
پاسخحذف