گاهی آدم بعضی مثلها و اشعار معروف را به بوتهی آزمایش که میگذارد، به این میرسد که یا از بیخ غلط هستند و یا اینکه از بیخ درست بودهاند و در شاخه دچار تحریف شدهاند؛ مثلاً این مورد: «بخند به روی دنیا، دنیا به روت بخنده» که طبق تجربه، (و اگر نخواهیم بگوییم از بیخ غلط بوده) باید در واقع به این شکل بوده باشد: «بخند به روی دنیا، دنیا به روت برینه» که حالا مثلاً شاید به این دلیل که در محل کاربردش در یک زمانی، خانوادهای نشسته بوده، یا به دلیل شرم جعلی ذاتی ایرانیها، «خندیدن» جای «ریدن» را گرفته است.
پینوشت: البته به این صورتها هم میتوانسته باشد: «نخند به روی دنیا، دنیا به روت میرینه» یا «نخند به روی دنیا، دنیا به روت نرینه»؛
ما را دست کم نگیر. ما برای هر حالتی مثال مخصوص خودش را داریم! ما برای تمام حالتهای پیش آمده ضرب المثل برای تائید خود داریم! ما اگر اینوری باشیم می گوییم "با یک گل بهار نمیشه" ، اما اگر آنوری باشیم می گوییم "مشت نمونه خرواره" ... یا اگر اینطوری باشیم می گوییم "سکوت نشانهء رضایت است" ، اگر آنطوری باشیم می گوییم "جواب ابلهان خاموشی است" ... اصولا ما برای تمام چیزهای متضاد هم ضرب المثل داریم هم حکایت هم حدیث.
پاسخحذف