۱۳۹۰ دی ۱۶, جمعه

گاهی آدم 267

گاهی آدم مثل همیشه سرش توی صفحهء مانیتور است، که ناگهان، حالا بنا به هر دلیلی، نگاهش می‌افتد به گوشی‌اش که گوشه‌ء میز نشسته و زل زده به آدم. آدم است دیگر، دلش می‌سوزد، همه‌ء حواسش را داده به مانیتور؛ درست نیست. این است که گوشی را به کار می‌گیرد برای پخش موسیقی؛ هم آدم حواسش را عادلانه تقسیم می‌کند، هم گوشی از بطالت و تنهایی درمی‌آید؛ یک تیر و دو نشان یعنی همین.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر