گاهی آدم میخواهد بکشد کنار، اما تا میآید بکشد کنار، یکی میآید کنار را پر میکند؛ آدم یک کمی دیگر میرود، باز می آید بکشد کنار، راهنما هم میزند، باز نمیشود؛ گاهی بالأخره هرطوری شده میکشد کنار، اما گاهی این داستان آنقدر کش میآید که سوختش تمام میشود و همان وسط جاده متوقف میشود.
میرزا آدم جان؛ شما احیانا در آن شبکه ی اجتماعی قبیحه ی فیس بوق نیستید؟! (می بینید به مردم رو بدهید چطور آستر هم می خواهند؟!!)
پاسخحذفپاسخمان را (منظور همان ارشاد کردنمان است البته) اگر در وبلاگ حقیر بگذارید سپاسگزار خواهیم شد. این کامنت هم قصدش این بود که خصوصی باشد، دید حق انتخابی نیست، عمومی شد!
طبعا تمایل به اضافه کردن یک دوست به لیست دوستان!
پاسخحذفواقعا......
پاسخحذفهر كاري ميكنم كه كنار بكشم اما نميشه.چرا....؟؟؟؟؟